شبهای قدر حال و هوای خانه علی ع

ساخت وبلاگ
بعد از رفتنت
یا نه، از همان شب ضربت خوردنت
غم و دلتنگی همه ی عالم را پوشاند.
نه که بخواهم مبالغه کنم و متن را زیبا تر جلوه دهم.
بلکه به راستی همه ی عالم را پوشاند.
از حسنین بگیر که تا خبر را شنیدند سراسیمه به مسجد دویدند و هیچ چیز برایشان مهم نبود جز تو...
تا زینب صبور که به راستی اگر صبور نبود کجا را تاب می آورد؟؟
شهادت و پهلوی شکسته مادر بهشتیَش صبر نمیخواست؟؟
یا ، به تماشا نشستن پاره پاره ی جگر سوخته ی برادر ارشدش ، در تشت خون؟؟
یا ، صدای بلند یاری طلبیدن حسینش، با لب های به آب غریبه، بدون هیچ پاسخی؟؟
یا تو؟؟ رفتن تو صبوری نمیخواست؟
صبری از معجزات خدا میخواست!
که هیچ صبری پاسخگوی فقدان تو نیست.
و زینب هم زیر خیمه ی غم و دلتنگی نشست.
و کودکان یتیم هم
که حتی نمیدانستند تو کدامین مرد خدا بودی که اطعامشان را به عهده گرفتی؟؟
و محراب هم...
که پس از تو هرگز آرام نگرفت.
و چاه هم...
که از درد انتظار های شبانه اش التیام نیافت.
و آسمان
که تو را روی زمین ندید.
و زمین
که پس از تو هیچ آسمانی نمیدید.
و زهرای مرضیه، طاهره ی مطهره،
حوریه ی انسیه که با چشمان بی قرارش از بهشت نگاهت میکرد.
بر ابن ملجم لعنت میفرستاد و خدا را صدا میزد و برایت دعا میکرد.
زهرایی که چشمان منتظرش،برایت بهترین و والاترین استقبال بود در بهشت ملکوتی خداوند.
نه ،
هیچ مبالغه ای در کار نیست
نه برای لحظه ی تولدت
نه برای زندگی مرادنه ات
و نه برای شهادتت.
هر مبالغه ی نیکی
برای تو عینِ عینِ حقیقت است.
و به راستی پس از تو ، غم و دلتنگی همه ی عالم را پوشاند.

MamanMeshkat...
ما را در سایت MamanMeshkat دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamanmeshkata بازدید : 81 تاريخ : شنبه 31 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:16